۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

آقای اصلاح طلب اینجا فضای مجازی است، کاربرانش یا بی دین اند یا دین باور سکولار

اصلاح طلبی دوم خردادی یک پدیده ی انتخاباتی است. به طور کلی تحلیل ها، تاکتیک ها و ... این نوع از اصلاح طلبی مبتنی بر فضای انتخاباتی است. فضایی که احزاب اصلاح طلب بعد از 4 سال دوری از جامعه باید به متن جامعه رجوعی دوباره می کردند. با دو رویی و نفاق خود را افرادی سوپر مذهبی و مردمی معرفی می کردند و از مردم گدایی رای می کردند. مردم هم از بیچاری به اینان اقبال داشتند. خوب کفش کهنه در بیابان نعمتی "بود".
رسانه های حکومت اصلاح طلبان را منافق می خوانند. من هم با این حرف موافقم. خیلی خوشبینانه که نگاه کنیم اصلاح طلبان آنقدری که نشان می دهند آدم های دین باوری نیستند. اما به خیال خودشان زیرک اند و به جای تلاش برای خارج کردن حربه دین از سیاست در صدد تصاحب این حربه به نفع خود هستند.
بعد از سال 88 و تولد جنبش سبز فضای سیاسی کشور به طور کلی تغییر کرد. یکی از تغییر های عمده بسته شدن دریچه ی انتخابات بر روی اصلاح طلبان و البته باز شدن دروازه ای به روی جنبش دموکراسی خواهی بود. فضای مجازی پدیده ای بنام "شبکه های اجتماعی" را به جهان معرفی کرد. جنبش سبز نیز کار خود را در همین شبکه های اجتماعی پی گرفت. تقریباً هیچ کدام از حرکت های این جنبش خارج از این شبکه ها سازماندهی نشد. نه روزنامه ای بود. نه تلویونی.
اصلاح طلبان اما هنوز نتوانستند خود را با چنین پدیده ای وفق دهند. (شاید علت این است که هنوز به انتخابات امیدوارند) رفتار این گروه در جنبش سبز و فضای مجازی دقیقاً شبیه به رفتار ها و تاکتیک های گذشته آنها در انتخابات است. نیازی به توضیح نیست که مثلاً سخنرانی در یک مسجد پایین شهری برای یک مشت پیرمرد کچل که مشغول چایی خوردن با استفاده از نعلبکی هستند با مدیریت یک سایت خبری در فضای مجازی که قریب به اتفاق کاربرانش یا "بی دین اند یا دین باور سکولار" کاملا متفاوت است.
اعضای شبکه های اجتماعی در فضای مجازی از هرگونه استفاده از اعتقادات دینی در سیاست متنفرند. میزان اعتقادشان هم به دین زیاد مهم نیست. سکولاریسم در این شبکه ها به اندازه کافی جا افتاده. آنقدری که اگر کسی از اعتراض شبانه بر پشت بام ها با فریاد الله اکبر سخنی به میان آورد، خودش را مسخره کرده است.

۱۳۹۱ شهریور ۴, شنبه

پیشنهاد: پنجشنبه نهم شهریور ساعت 17 همان مسیر 25 بهمن

نمی دانم چرا هیچ کس کاری نمی کند؟ این اجلاس لعنتی بهترین فرصت برای اعلام اعتراض است. تا کی می خواهیم دست به دامان یک شخص شویم؟ موسوی؟ کروبی؟ خاتمی؟ رضا پهلوی؟ ... دبیرکل سازمان ملل. و حالا هم منتظریم محمد مرصی  برایمان کاری بکند! واقعا خجالت آور است.
به عنوان یک عضو کوچک جنبش سبز که در راهپیمایی های خرداد 88 - قم 89 (فوت منتظری)- 6 دی (عاشورای 89) و 25 بهمن 89 با همه ی مخالفت ها و نگرانی های خانواده ام شرکت کرده ام و هنوز هم در برابر رنجی که بر خانواده های شهدای جنبش و زندانیان سیاسی رفت خجالت زده ام،  پیشنهاد می کنم. پیشنهاد می کنم روز پنجشنبه 9 شهریور 91 را تبدیل به یک روز تاریخی دیگر کنیم. مسیر، همان مسیری که موسوی و کروبی برای 25 بهمن اعلام کردند. (امام حسین تا آزادی)
هنوز  دیر نشده. 4 روز فرصت برای اطلاع رسانی داریم. در شبکه های اجتماعی، گروه های دوستان و خانواده هایمان این خبر را برسانیم. همانطور که در 25 بهمن اینکار را کردیم بدون هیچ رسانه ای. خودمان بودیم و خودمان و آن غوغا را بپاکردیم.

ایمان بیاوریم به قدرت شبکه های اجتماعی

 


۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

ایمان بیاوریم به قدرت شبکه های اجتماعی

میرحسین موسوی محبوب ترین شخصیت اپوزیسیون به خاطر مشکل قلبی راهی بیمارستان شد. خبری که در آخرین ساعت های روز پنج شنبه فضای اینترنت را مملو از نگرانی کرد.
متاسفانه حق شخصی چون میرحسین موسوی که به هر صورت در برابر عهد خود با مردم استوار ماند، به خوبی ادا نشده است. بسته بودن فضای سیاسی و چماق سنگین حکومت که بی درنگ هرگونه اعتراضی را در نطفه خفه می کند قابل انکار نیست. ولی در همین فضای سنگین استبدادی فرصت هایی گاه و بی گاه برای اعتراض به وجود می آید. در  روزهای آینده، تهران میزبان اجلاس جنبش عدم تعهد خواهد بود. حضور شخصیت های برجسته سیاسی و خبرنگاران زیاد، دست حکومت را برای سرکوب تا حد زیادی خواهد بست. و این یعنی فرصتی فوق العاده برای اعتراض به وضعیت اقتصادی مردم، زندانیان سیاسی و حصر و بی توجهی به سلامت رهبران جنبش سبز.
این موضوع را خیلی ها در روزهای گذشته در فضای مجازی مطرح کردند. ولی به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفت. شاید همه منتظریم تا یک "فرد" یا "شورا" یی پیدا شود و مردم را دعوت به اعتراض در این روزها بکند. حال آنکه جنبش و به طور کلی نیروهای مخالف حکومت نه بر سر فردی اتفاق نظر دارند و نه شورای قابل اتکایی موجود است. اما این به معنای بن بست نیست. شبکه های اجتماعی قدرتمند جنبش سبز به واقع قابلیت و قدرت شروع چنین اعتراضی را دارد. فقط باید بخواهد. شاید برای اولین بار اندکی غیرقابل تصور و محال به نظر برسد. ولی می توان این را تجربه کرد. بیاییم اینبار خودمان، تک تک اعضای این شبکه های عظیم اجتماعی قراری را برای اعتراض مشخص کنیم و خودمان اطلاع رسانی کنیم و منتظر هیچ کس نمانیم.
با اطمینان می گویم این امر شدنی است. کافی است بخواهیم. جنبش سبز در خلاء رهبری می تواند ثابت کند که شخص محور نیست.

ایستاده مردن

با دلی پر از امید و روحی خسته و آزرده از استبداد و ریا و دروغ  در اینجا می نویسم.  امیدوارم نوشتن در اینجا و نقد شدن توسط خوانندگانم به ارتقای آگاهی خودم کمک کند
خسته نشو
شروع کن
به انتشار خورشید